گلدونه خونه ماگلدونه خونه ما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

مــــــــــــادرانـــــــــــــــــــه

اولین ساز

تقریبا یک سالی میشه که منو شاپرک زندگیمون با هم کلاسهای بازی های ریتمیک می ریم حالا دختر نازم ترم سوم این کلاس هستش و مرحله پیش ارف . بعد از عید اولین جلسه کلاس رو رفتیم و وقتی شاپرکم اسم کلاس موسیقی رو می شنوه پرواز می کنه انگار رو ابرهاست. باشادی وارد کلاس شد و مربی این ترمش با اینکه عوض شد خوشحالم که تونست ارتباط برقرار کنه. در پایان کلاس قرار شد هفته بعد براشون بلز بخریم و این شد که ما دیروز راهی خرید شدیم و اولین ساز شاپرکمون رو خریریم. چقدر ذوق کرد و فورا اومد خونه بازش کرد و برا خوش ساز می زد. یکی از دلایلی که تا حال براش نخریده بودم همین بود که این ساز براش تکراری نشه با تهیه این ساز حالا همگام و اصولی پیش می ره و یاد می گیره این و...
19 فروردين 1395

تولد و سال 95

چه زود گذشت!  چه زود سه سال گذشت! تولدت مبارک گلم روزها و روزها گذشتن با همه تلخی ها و شیرینی ها شون و تولدت هم به خوبی در خانه عزیزت برگزار شد چقدر به همه خوش گذشت یعنی امیدوارم خوش گذشته باشه. هنوز در تب و تاب تولدت بودیم که سال جدید هم زود بهمون سر می زنه چقدر دلنشینه دو تا عید خیلی نزدیک به هم باشه البته تو این فاصله حتما یه چیزهایی برا دقیقه نود باقی می مونه که صد البت که اینم خودش یه شیرینی خاص خودشو داره. خدا رو شاکرم که دست گل شیرین زبانی مثل تو دارم. باید بیشتر از بلبل زبانیهایت بنویسم از شوق کردن های زیبایت. ای کاش وقت بشه زودتر به اینجا سر بزنم چون اینجا فقط متعلق به تو و منه و این دلنوشتهای منه برای تک گل...
16 فروردين 1395
1